سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بوی گل یاس


می نویسم

(( د ی د ار ))

 تو اگر بی من و دلتنگ منی ...

یک به یک فاصله ها را بردار.......



حرف آخر :
¤ مهربان| ساعت 1:56 عصر یکشنبه 87/10/29
تو بگو ... ( )

یک نفر هست که از پنجره‌ها
نرم و آهسته مرا می‌خواند
گرمی لهجه بارانی او
تا ابد توی دلم می‌ماند
یک نفر هست که در پرده شب
طرح لبخند سپیدش پیداست‌
مثل لحظات خوش کودکی‌ام‌
پر ز عطر نفس شب‌بوهاست‌
یک نفر هست که چون چلچله‌ها
روز و شب شیفته پرواز است
توی چشمش چمنی از احساس
توی دستش سبد آواز است
یک نفر هست که یادش هر روز
چون گلی توی دلم می‌روید
آسمان، باد، کبوتر، باران‌
قصه‌اش را به زمین می‌گوید
یک نفر هست که از راه دراز
باز پیوسته مرا می‌خواند


حرف آخر : یادش در دلم چون گل هرروز می رویید
¤ مهربان| ساعت 1:51 عصر یکشنبه 87/10/29
تو بگو ... ( )

 

اگر تو نباشی...

هزار بار گریه هم

مرا سبک نمی کند

و ابرهای مهربان هم نمی توانند

غباری را که بر دلم

خواهد نشست بشویند

اگر تو نباشی...

چه خواب باشم و چه بیدار

حتم دارم روزگار تکه کاغذیست

افتاده در گوشه خیابانی دراز

خیابانی که پای هیچ عاشقی

به آن باز نشده است

اگر تو نباشی...

چه در کنار پنجره بایستم

چه در شبستانی نمور

و بی نور بنشینم

اشتیاقی برای دیدن آفتاب ندارم

دوری تو را بی تعارف و مبالغه بگویم

حتی به اندازه یک نفس کشیدن

تاب ندارم...

 



حرف آخر : به اندازه یه نفس کشیدن تاب ندارم، بی تو
¤ مهربان| ساعت 8:18 صبح جمعه 87/10/27
تو بگو ... ( )

برای دل بریدن از تو تا دلت بخواد بهونه دارم

اما برای بخشیدنت تنها یه دلیل ساده:

دوستت دارم به قیمت زیر پاگذاشتن یک دنیا بهانه ...

دوستت دارم .



حرف آخر :
¤ مهربان| ساعت 8:16 صبح پنج شنبه 87/10/26
تو بگو ... ( )

 

 

 

شعرم تو بودی اگه من شاعرم

عشقم تو بودی اگه من عاشقم



حرف آخر :
¤ مهربان| ساعت 4:48 عصر چهارشنبه 87/10/25
تو بگو ... ( )

                                                  


حرف آخر : دوستت دارم.
¤ مهربان| ساعت 2:50 عصر چهارشنبه 87/10/25
تو بگو ... ( )

 

 من تـــوی بــــــرق نگاهت قصر رویاهامو دیدم

 نذر کردم صد گل یاس تا به عشق تو رسیدم

 

 ای نفسهای پیاپی بــــی تــو زندگی عذابه

 مالک دنیا که باشم بــی تو عمر من سرابه

 

 وقتی دل شکسته بودم تو رسیدی

 از زمـــونه خسته بـــودم تو رسیدی

 

 گفتی تو قلب یه رنگت خونه دارم

 هر نفس فقط تــو رو بهـــونه دارم

 

 گفتی تـو دنیا فقط تـــو مهــربونی

 تا ته جاده عشق باهام می مونی

 

*********



حرف آخر :
¤ مهربان| ساعت 2:6 عصر چهارشنبه 87/10/25
تو بگو ... ( )

 همیشه با تو می گفتم مرا بی تو قراری نیست

بدون تو کنار من مرا یارای کاری نیست

همیشه با تو می گفتم که رفتن یعنی مرگ

مثل جا ماندن شاخه بی حس حضور برگ

که رفتن مثل تاریکیست در آوار دلتنگی

مثل پاشیدن اشکی به روی پله سنگی

مثل تنها شدن در قلب تاریکی

هجوم دلهره در اوج تنهایی

من آن گم کرده راه وادی شبهای خاموشم

تو حس روشن بوسیدن خورشید

من آن تک مصرع از یک بیت بی پایان

تو آن تک واژه عشقی که بر هستیم معنا بخشید

حضورت مرهمی بر زخم چرکین جداییهاست

نبودت طعم تلخ شوکران در جام رویاهاست

همیشه با تو میگفتم که تنها موهبت از عمر بی حاصل

تو یی تنها کنار من,تو هستی همنشین دل



حرف آخر :
¤ مهربان| ساعت 9:31 عصر یکشنبه 87/10/22
تو بگو ... ( )

 

چرا رو نقاشی ها بی خودی سایه می زنی

این همه حرف خوب داریم حرف گلایه می زنی

اگه منو دوست نداری اینو راحت بهم بگو

چرا با حرفات و نگات بهم کنایه می زنی

 



حرف آخر :
¤ مهربان| ساعت 9:30 عصر یکشنبه 87/10/22
تو بگو ... ( )

بی خبر یه روز اومد سر زد و رفت
خواب بودم وقتی اومد در زد ورفت
اومد و دید که دلم خوابه هنوز
نه نشسته روی بوم پر زد ورفت

اونیکه نور امیده
میگن از خدا رسیده
تو سیاهیه شب من
اون مثله صبح سپیده

اونیکه سه حرفه اسمش
اگه بشکنه طلسمش
من دوباره جون می گیرم
اون نباشه من میمیرم

گاهی عکسشو توی آب می بینم
دلمو واسش چه بی تاب می بینم
گاهی وقتا می بینم که اومده
نکنه بازم
خواب می بینم دارم



حرف آخر :
¤ مهربان| ساعت 6:7 عصر یکشنبه 87/10/22
تو بگو ... ( )

<      1   2   3   4   5   >>   >