سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بوی گل یاس


من گرفتار سنگینی سکوتی هستم که گویا قبل از هر فریادی لازم است

من تمام هستی ام را در نبرد با سرنوشت در تهاجم با زمان آتش زدم کشتم

من بهار عشق را دیدم ولی باور نکردم یک کلام درجزوه هایم هیچ ننوشتم

من ز مقصدها پی مقصودهای پوچ افتادم تا تمام خوبها رفتند و

خوبی ماند در یادم

من به عشق منتظر بودن

همه صبر قرارم رفت بهارم رفت ...



حرف آخر : من بهار عشق را دیدم ولی باور نکردم
¤ مهربان| ساعت 8:47 عصر پنج شنبه 87/10/19
تو بگو ... ( )