سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بوی گل یاس





حسرت دیده
بی تاب تو بیمارم کرد

آن نگاه نگرانت دل تبدار مرا خوابم کرد
بی جهت نیست که مست رخ زیبای تو ام

لب گلگون تو در دشت خزان آبم کرد

مستی ام جام نگاهی ز افق های تو بود

آه ،آن صورت مهتاب تو در خوابم کرد

شهر را از تب بیماری من جایی نیست

راه گم کرده به دنبال تو آواره و ویرانم کرد

اشکم از دیده به گرمای نفسهای تو بود

جام اندوه تو مرا همره و همرام کرد





حرف آخر : لب گلگون تو در دشت خزان آبم کرد
¤ مهربان| ساعت 9:30 صبح یکشنبه 88/5/11
تو بگو ... ( )