سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بوی گل یاس


فقط تو....
فقط تو ....

اگه
بگم گل یاس میگم تو

بگم
خدای احساس میگم تو

اگه
بگن یگانه میگم تو

برای
عشق بهانه میگم تو

...





حرف آخر : اگه بگم گل یاس میگم تو
¤ مهربان| ساعت 10:7 صبح پنج شنبه 88/7/30
تو بگو ... ( )

تواین روزای بی برگشت که هیشکی نیست به یاد من
دیدم فقط خود عشقه که میرسه بداد من
...
دیدم غربت اجباری شده یه جور گرفتاری

دیدم عجب بلایی شد این روزای تکراری
...
ما خونه ی عشق رو واسه دلدادگی ساختیم
فکر نکن که اونو به همین سادگی ساختیم
...
صاحب داره این دل بی دل بخدا منم من
آن ساقه از ریشه جدا منم من




حرف آخر : فکر نکن که اونو به همین سادگی ساختم
¤ مهربان| ساعت 9:17 صبح چهارشنبه 88/7/29
تو بگو ... ( )

تو را از بین صدها گل جدا کردم
تو
سینه جشن عشقت رو به پا کردم

برای
نقطه ی پایان تنهایی

تو
تنها اسمی بودی که صدا کردم

عشق
من
... عشق من
بگو
از پاکی چشمه منو لبریز خواستن کن

با
دستات حلقه ای از گل بساز و گردن من کن

اگه
از مرگ باورها از آدمها دلم سرده

نوازش
کن تو دستام رو که خیلی وقته یخ کرده

که
خیلی وقته یخ کرده

عشق
من
... عشق من
دیگه
دلواپس بودن واسم بسه

دیگه
بیهوده پیمودن واسم بسه

زیادیم
کرده پژمردن
زیادیم
کرده غم خوردن

توی
بیداد تنهایی
درعین
زندگی مردن

عشق
من ... عشق من


حرف آخر : با دستات حلقه ای از گل بساز و گردن من کن ... عشق من
¤ مهربان| ساعت 9:33 عصر سه شنبه 88/7/28
تو بگو ... ( )

تو
واسه من عزیزتر از آنی که از تو دلگیر بشم

من... من... محاله از تو سیر بشم
کی میتونه جای تورو تو قلب من بگیره
اینو بدون طفلی دلم به عشق تو اسیره
کی میتونه جای تورو توو قلب من بگیره
اینو بدون عاشق تو داره واست میمیره
من... من... محا له از تو سیر بشم
توی اوج بی کسی هام, دلواپسی هام
یاوری از غیب رسید به فریاد
شکر خدایی که تورو به من داد
توی دشت بی پناهی, بی تکیه گاهی
اشتیاق زندگانی با تو در من زنده شد
باغ ویران دلم از عطر گل آکنده شد
خسته از بی حاصلی عمر بودم آمدی
حاصل بی ارزش من لایق و ارزنده شد
من... من... محاله از تو سیر بشم
کی میتونه جای تورو توو قلب من بگیره
اینو بدون طفلی دلم به عشق تو اسیره



حرف آخر : کی میتونه جای تورو تو قلب من بگیره
¤ مهربان| ساعت 8:31 عصر دوشنبه 88/7/27
تو بگو ... ( )

اگر برای تو شعری عاشقانه بخوانم

این شعر تا ابد با تو خواهد زیست

حتی وقتی که من دیگر نباشم

یا وقتی که دیگر میان ما عشقی نباشد

شعر عاشقانه بیشتر از آدمها می ماند

عاشقانت تو را ترک می کنند

اما شعر عاشقانه

همیشه با تو خواهد بود

پس بگذار برایت شعری عاشقانه بخوانم

شعری از اعماق جان

که مرا به یاد تو آورد

شعری که همیشه با تو بماند



حرف آخر : با تو خواهد زیست تمام شعرهای عاشقانه ی من
¤ مهربان| ساعت 5:48 عصر دوشنبه 88/7/27
تو بگو ... ( )

چشمای تو برای من عالم زندگانیه
رنگ چشات برای من امید زندگانیه
من میمیرم اگه تو پیشم نمونی
رنگ دلم آبی شده میشه تو پیشم بمونی
چشمای من منتظرن منتظر رسیدنت
بیا دیگه تنهام نزار فرشته ها ندزدنت ؟
این قلب من می تپه برای تو همینو بس
دق میکنم اگه نیای من میمیرم گوشه قفس
وای رسیدی عزیز من دلم برات تنگ شده بود
عزیز من میدونستی دیشب هیچ ستاره ای غایب نبود
من بودم و تو بودی و ستاره ها مهمونمون
پیشم بمون پیشم بمون پیشم بمون


حرف آخر : وای رسیدی عزیز دل _ دلم برات تنگ شده بود ...
¤ مهربان| ساعت 8:14 صبح دوشنبه 88/7/27
تو بگو ... ( )

مرا که با تو شادم پریشانم نکن
بیا و سیل اشکم به دامن نکن
بیا به زخم عاشقان مرحم
 دل مرا یه دم به غم رها کن
به غم رها کن
مرا به جای دل حیران اگه ندارم جان
مرا فنا کن



حرف آخر : مرا که با تو شادم پریشانم نکن ...
¤ مهربان| ساعت 8:23 صبح یکشنبه 88/7/26
تو بگو ... ( )

اونکه از نهایت عشق منو با اسمم بخونه
من جزیی از وجودش یا خود خودش بدونه
اونکه گمشده از آغاز تا من تنها بمونم
جاده ی جستجو هامو تا قیامت بکشونم
کسی که همیشه عاشق
مث من دیونه باشه
تو دنیا غمگین نباشه
تو آینه یدونه باشه
کسی که هر کلامش طلوعی تازه باشه
غم و تنهایی ما به یک اندازه باشه
منتظرت میمونم
000


حرف آخر : تو را من چشم در راهم ...
¤ مهربان| ساعت 1:23 عصر چهارشنبه 88/7/22
تو بگو ... ( )

من بی پناهم تو بی گناهی
دل به تو دادم ، چه اشتباهی
از تو کشیدم شکل کبوتر
نقاشی ام رو بگذار و بگذر
تو این نبودی ، من بد کشیدم
آخه دلت رو هرگز ندیدم تو بی گناهی ،
من بی پناهم - ایمن بمانی از اشک و آهم


حرف آخر : ایمن بمانی از اشک و آهم ...
¤ مهربان| ساعت 8:52 صبح سه شنبه 88/7/21
تو بگو ... ( )

یادت میاد یه شب با هم رفتیم کنار پنجره
قول دادیم تا ستاره هست عشقمون از یاد نره
یادت میاد تو رویامون مسافر قایق شدیم
تا چشم رو هم گذاشتیم هردومون عاشق شدیم
یادت میاد یادت بیار _گفتی دوستم داری زیاد
یادت میاد یادت بیار _ گفتی دل منو میخوای
یادت میاد گفتی بیا رویایی باشیم
برای کشتی وفا فانوس دریایی باشیم
یادت میاد گفتم بری من میمیرم
گفتی مگه من میزارم دستاتو میگیرم
گفتی دوستم داری زیاد



حرف آخر : قول دادیم تا ستاره هست عشقمون از یاد نره .
¤ مهربان| ساعت 6:27 عصر دوشنبه 88/7/20
تو بگو ... ( )

   1   2   3   4      >