سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بوی گل یاس


دوباره....
دوباره باز خواهم گشت...
نمی دانم چه هنگام؟ از کدامین راه...
ولی یکبار دیگر باز خواهم گشت...
و چشمان تو را با نور خواهم شست...
به دیوار حریم عشق یکبار دگر! من تکیه خواهم کرد...
رسوم عشق ورزی را دوباره زنده خواهم کرد...
به نام عشق و زیبایی دوباره شعر و ترانه خواهم خواند ...



حرف آخر : ازم نگیر این لحظه های با تو بودن را (...)
¤ مهربان| ساعت 12:57 عصر جمعه 88/5/30
تو بگو ... ( )

کی با یه جمله مث تو میتونه آرومم کنه

وقتی به من فکر میکنی

حس ست میکنم از راه دور

آخر یه روز تورو پیدا میکنم

حتی اگه پروازمو پرپر کنی

محکم بگیرم دستتو - احساسمو باور کنی




حرف آخر : شاید هنوز هم دیر نیست .. .. ..
¤ مهربان| ساعت 9:50 عصر پنج شنبه 88/5/29
تو بگو ... ( )



آری آغاز دوست داشتن است
گر چه پایان راه نا پیداست
من دگر به پاپان نمی اندیشم
که همین دوست داشتن زیباست



حرف آخر : این دوست داشتن زیباست
¤ مهربان| ساعت 7:37 صبح چهارشنبه 88/5/28
تو بگو ... ( )

تو می باشی برات میخونه میشم

برات ساقی برات پیمونه میشم

نگو حرفی نگو حرفی ز رفتن

نگو از حرفشم دیوونه میشم

بیا مستانه بر دنیا بخندیم
به این شبهای بی فردا بخندیم
از اون دنیا کی برگشته عزیزم ؟
به این دنیا و اون دنیا بخندیم

بمون عاشق بمون تا زنده هستم

پریشونم پریشون قشنگت
تو چشمای تو ویرونیم قشنگه



حرف آخر : تو می باشی میخونه میشم برات ساقی برات پیمونه میشم
¤ مهربان| ساعت 12:37 عصر سه شنبه 88/5/27
تو بگو ... ( )

عزیزم تو جاده ی تنها شدن اون که هرگز نمی شه
خسته منم

اونی که با صد امید و آرز
و دلشو بسته به عشق تو منم
آخ
ه تو یه احساس عجیبی
تا ندای عشق رسید بر من
شوق زندگی دمید بر من
می خوام تو دریای چشات
تا جون دارم شنا کنم
می خوام حساب خودمو
از عاشقا جدا کنم
فدا شدن برای تو دلیل زنده بودنه
 

می خوام عشقو جنون نمو راهی قصه ها کنم


حرف آخر : اونی که با صد امید وآرزو دلشو بسته به عشق تو منم
¤ مهربان| ساعت 8:35 صبح دوشنبه 88/5/26
تو بگو ... ( )

تویی
عاشقترین تنهای دنیا ...... منم خسته ترین مغموم دنیا

تویی صادقترین حرف رو لبها .......
منم غمگین ترین راز تو دلها

تویی زیبا طلوع صبح فردا.......منم
اینجا غروبی مثل شبها

تویی آشفته دل مغرور و رعنا........
منم همراز و همراه یه رویا

تویی عشق و محبت توی قلبها........منم
دیوونه مثل موج دریا

تویی تنها تویی یاد غریبها.........منم
فریاد بی پایان غمها

تویی شاخه گل سرخ صدفها.........منم
تنها شقایق توی صحرا

تویی آب زلال اشک چشمها.........منم
مرداب سرد توی دشتها



حرف آخر : منم دیوونه مثل موج دریا
¤ مهربان| ساعت 7:44 صبح یکشنبه 88/5/25
تو بگو ... ( )

همیشه
با تو می گفتم مرا بی تو قراری نیست

بدون تو کنار من مرا یارای کاری نیست
همیشه با تو می گفتم که رفتن یعنی مرگ
مثل جا ماندن شاخه بی حس حضور برگ
که رفتن مثل تاریکیست در آوار دلتنگی
مثل تنها شدن در قلب تاریکی
هجوم دلهره در اوج تنهایی
من آن گم کرده راه وادی شبهای خاموشم
تو حس روشن بوسیدن خورشید
من آن تک مصرع از یک بیت بی پایان
تو آن تک واژه عشقی که بر هستیم معنا بخشید
حضورت مرهمی بر زخم چرکین جداییهاست
نبودت طعم تلخ شوکران در جام رویاهاست


حرف آخر : تویی تنها کنارمن - توهستی همنشین دل- برای من همین کافیست
¤ مهربان| ساعت 8:37 صبح شنبه 88/5/24
تو بگو ... ( )



,

پر بارون میشم از دیدن تو

پر آرزو واسه چیدن تو




حرف آخر : تو لحظه هام عشق تو رو کم میارم
¤ مهربان| ساعت 12:42 عصر جمعه 88/5/23
تو بگو ... ( )

وقتی میگی میخوای بری سفر
اسم سفر رو می یاری دق میکنم از این خبر
  یه جور برو نبینمت میمیره دل می افته خونم گردنت
کی اونجا پیشوازت میاد الهی پیش مرگت بشم
کی اونجا قربونیت میشی الهی قربونیت بشم
به حرمت عاشقی یا لحظه های دلواپسی هام
این شور دلبستگیهام بزار بازم فدات بشم
نازنینم ..
نازنینم این چه وقت سفره
نازنینم ..


حرف آخر : کی اونجا پیشوازت میاد ..
¤ مهربان| ساعت 12:44 عصر پنج شنبه 88/5/22
تو بگو ... ( )

نمیخوام از آسمون ماه رو برات بیارم

نمیخوام عکس تورو رو ستاره ها بزارم

نمیخوام برای چشمات هرچی گله بچینم

نمیخوام باز تورو تو خواب گلها ببینم

میخوام برات بمیرم ___

نمیخوام تو رویا سوار ابرا بشم

تو دشت آرزوهام باز با تو تنها بشم

نمیخوام داشتن تو واسم آسون بشه

نعمت با تو بودن بازم فراون بشه

میخوام برات بمیرم ___

نه نمیخوام نباشه من عاشق پاییزم

پاییز میشه عاشق تر واسه تو اشک بریزم

نه نمیخوام بگی عاشقی یه حرفه

اگه یه وقت نباشی عاشقی آب میشه مث برفه

میخوام برات بمیرم ___

 برای اولین بار اجازه هم نگیرم



حرف آخر : برای اولین بار اجازه هم نگیرم
¤ مهربان| ساعت 7:43 صبح چهارشنبه 88/5/21
تو بگو ... ( )

   1   2   3      >