سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بوی گل یاس


بودی وقتی برات شکستم

یخ زده بود شاخه ی گل تو دستم

کجا بودی وقتی غریبی و درد

داشت منه تنها رو دیوونه میکرد

 کجا بودی وقتی که از پنجره

میپرسیدم این چندمین عابره

کجا بودی وقتی تو رو می خواستم

که دستات آروم بشینه تو دستم

 کجا بودی وقتی که گریه کردم

ازتو به آسمون گلایه کردم

کجا بودی وقتی کنار عکسات

شبا نشستم به هوای چشمات

کجا بودی تو لحظه ی نیازم

وقتی میخواستم دنیامو بسازم

کجا بودی ببینی من میسوزم

عین چشات سیاهه رنگ روزم

کجا بودی ....

 



حرف آخر : بودی وقتی برات شکستم....
¤ مهربان| ساعت 10:27 صبح دوشنبه 87/12/26
تو بگو ... ( )