سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بوی گل یاس


شادم که در شرار تو می سوزم ......شادم که درخیال تو می گریم

شادم که بعد وصل تو باز اینسان........در عشق بی زوال تو می گریم

پنداشتی که چون زتو بگسستم..........دیگر مرا خیال  تو نیست

اما چه گویمت که جزاین آتش .........بر جان من شراره ی دیگر نیست

شبها چو در کناره ی نخلستان ...........کارون زرنج خود به خروش آید

فریاد های حسرت من گوئی ..........از موجهای خسته به گوش آید

شب لحظه ای بساحل او بنشین ...........تا رنج آشکار مرا بینی

شب لحظه ای به سایه ی خود بنگر.......... تا روح بیقرار مرا بینی

من با لبان سرد نسیم صبح ............سر میکنم ترانه  برای تو

من آن ستاره ام که در خشانم  ............هر شب در آسمان سرای تو

در دل چگونه یاد تو میمیرد........یاد تو آن خزان دل انگیز است

غم نیست گر کشیدی حصاری سخت.........بین من و تو صحراها

اما من آن شکوفه ی اندوهم.........کز شاخه های یاد تو می رویم



حرف آخر : بی زوال =بی پایان
¤ مهربان| ساعت 1:49 عصر پنج شنبه 87/11/24
تو بگو ... ( )