سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بوی گل یاس


توی معرکه هستی تا سرمو گردوندم

یه وقت دیدم گذشت عمرو روی دست خودم موندم

دیدم غربت اجباری شده یه جور گرفتاری

 دیدم عجب بلایی شد این روزای تکراری

با این روزای بی برگشت که هیشکی نیست به یاد من

دیدم فقط خود عشقه که میرسه بداد من

برگرد تو ای خاطره ساز لحظه به لحظه

 بی تو جلوه های زندگی پریده رنگه

برگرد که بی تو حال روز خوش ندارم

بین من و لحظه های من همیشه جنگه

ما خونه عشقو واسه دلدادگی ساختیم فکر نکن که اونو به هم این سادگی ساختیم

صاحب داره دل بی دل بخدا منم منم من آن ساقه از ریشه جدا منم منم من

 



حرف آخر : آن ساقه از ریشه جدا منم
¤ مهربان| ساعت 4:26 عصر چهارشنبه 88/1/26
تو بگو ... ( )