سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بوی گل یاس


بی تو دلتنگی به چشمانم سماجت می کند
وای دل چون کود کی بی تو لجاجت می کند

اشتیاق دیدن تو میل خاموشی نکرد
هیچوقت عشقت بدل فکر فراموشی نکرد

عشق من با تو به میزان تقد س می رسد
بی حضورت دل به سر حد تعرض می رسد

دوستت دارم برای من کلام تازه نیست
حد عشقت را برایم هیچ چیز اندازه نیست

در غیاب تو غریبانه فراغت می کشم
بر گذشت لحظه ها طرحی ز طاقت می کشم

چشمهایم را نگاه تو ضمانت می کند
گرمی دست مرادستت حمایت می کند

با تنفس در هوای تو هنوزم قانعم
ابتلای سینه را اینگونه از غم مانعم

چشمهای مهربان تو فراموشم نشد
هیچکس جز یاد تو بی تو هم آغوشم نشد

من تو را با التهاب سینه ام فهمیده ام
ساده گویم خویش را با بودنت سنجیده ام



حرف آخر :
¤ مهربان| ساعت 10:14 صبح سه شنبه 87/11/8
تو بگو ... ( )