با آرزوی
12 ماه شادی،
52 هفته پیروزی،
365 روز سلامتی،
8760 ساعت عشق،
525600 دقیقه برکت،
3153000 ثانیه دوستی.

 فقط برای تو عزیزدارم.

***صد سال به از این سالها***

من اگه هنوز میخونم واسه خاطر دل توست

شعر من صدای غمی ست همصدای حسرت توست

عزیزم اگه خزونم واسه تو از بهار میخونم

تورو تنها نمیزارم گرچه تنها جا میمونم

اگه تو شبای سردت با خودت تنها میشینی

من برات میخونم ازعشق تا فردا رو ببینی

اگه همصدای اشکی برای آرزوی بر باد

ای گل نو بهار-بهار رو نبر از یاد

همه دلخوشیم اینه که تو یادت موندگارم

گرچه عمری تو این دشت یه خزون بی بهارم

خواهم که قلب گرمت آماج غم نگردد

باغ دلت الهی دشت ستم نگردد

اشک ندامت ای جان از چشم تو نبارد

دریای آرزویت مرداب غم نگردد

بر چهره ات نبینم گردی زنامرادی

از شادی و سرورت ای کاش کم نگردد

جام دلت همیشه لبریز شهد بادا

در ساغرت عزیزم صهبای غم نگردد

با تو خاطره هایم تازه می شوند هر روز هر شب

 با تو شعرهایم تازه می شوند در این سکوت تنگ

 با تو_فقط با تو_معنا میگیرد روزهای پوچ من

 با تو_ تنها با تو_می تپد نبض عاشقانه های من

 تو تک نگار قصه ی آرزوی محال منی

رخصت بده که بشکنم غرورم و به پای تو

فرصت بده که جون بدم به حرمت صدای تو

مهلت بده تو شهر تو دوباره دربدر بشم

از اشتعال بوسه هات یه تله خاکستر بشم

بزار که رنگ گونه هات منو به مسلخ بکشه

بختک سرد بی کسی از رو دریچه رد بشه

با رخصت نگاه تو البرز و از جا می کنم

رو خواب شب خط می کشم به قلب فردا می زنم

نمی زارم دست نسیم به گرد عطرت برسه

برای از طرح رد شدن فکر نوازشت بسه

بودن تو غنیمته حتی برای یه نفس

نزار که بی تو کم بشم تو ازدحام این قفس

فرصت بده کنار تو به خواب گل پا بزارم

جراحت هجرتت و پشت سرم جا بزارم

کمی کنار من بمون فرصتمون خیلی کمه

بدون همراهی تو شکستنم دم به دمه

خدا کنه اون روزی که نبض توبا من میزنه

درتن من به خواسته عشق تودامن بزنه

به خودخواهی دست نزنیم عشق توروپس نزنه

 حرف جدایی با منه عاشق بی کس نزنه

خدا را شاهد میگیرم با عشق تو جون میگیرم

// با نفس تو زنده ام بی تو بمونم می میرم //

نبضی که با تو میزنه چنگ به دل غم نزنه

آرامش زندگیمون غصه ها برهم نزنه

خدا نیامرزه منو که پشت پا بدل زدم

 با تو هستی به روی نیستی بگذرم

تو بهترازمن میدونی که عمری دل داده بودم

به پای عشق و عاشقی زندگیمو داده بودم

با قلب من بازی نکن ای خوب خوب  ای خوب من

 ای صبح بی غروب من با قلب من بازی نکن

ای خوب خوب ای خوب من

ای عشق بی زوال ای خوب هر خیال من

من ای چشمه زلال من حال تو کجا و حال من

محبوب بی گناهتم عاشق سربراهتم

ای از تو عاشق هر کلام از تو نوشتن ناتمام عشقم تو هستی وسلام

عشقم تو هستی

 با من عاشق بودنی باور ندارم با منی

 با قلب من بازی نکن

ای خوب من

بودی وقتی برات شکستم

یخ زده بود شاخه ی گل تو دستم

کجا بودی وقتی غریبی و درد

داشت منه تنها رو دیوونه میکرد

 کجا بودی وقتی که از پنجره

میپرسیدم این چندمین عابره

کجا بودی وقتی تو رو می خواستم

که دستات آروم بشینه تو دستم

 کجا بودی وقتی که گریه کردم

ازتو به آسمون گلایه کردم

کجا بودی وقتی کنار عکسات

شبا نشستم به هوای چشمات

کجا بودی تو لحظه ی نیازم

وقتی میخواستم دنیامو بسازم

کجا بودی ببینی من میسوزم

عین چشات سیاهه رنگ روزم

کجا بودی ....

مثل خارم رو زمین توی صحرا

   تو مثل بارون تندی داری سبزم میکنی

اگه تنهام رو زمین توی این روزها

                                                                  تو مثل ماه بزرگی که نگاهم میکنی

        توی شنزارهای خالی اگه بارون نگیره

        میمونه خار تنها توی خشکی می میره

چی بگم من تک و تنها وقتی تاریکی می آد

                                                   توی تاریکی میترسم اگه مهتاب بمیره

من آهنگ غریب روزگارم               غمی در انتهای سینه دارم

تمام هستی ام یه قلب پاک است            که آنرا زیر پایت میگذارم

* **  ***  ** *