سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بوی گل یاس


دیدی که رسوا شد دلم

غرق تمنا شد دلم

دیدی که من با این دلم

بی آرزو عاشق شدم

با آن همه آزرده گی

ای وای اگه صیاد من

غافل شود از یاد من

قدرم نداند فریاد کنم زکوی او

من از دشنه گیسو خود بازم برهانم

وای از دردی که پایان ندارد

وای از دردی که درمان ندارد



حرف آخر : از گل شنیدم بوی او ... مستانه رفت سوی او
¤ مهربان| ساعت 8:23 صبح دوشنبه 88/3/4
تو بگو ... ( )